عضو هیات رییسه شورا: تهران به همکاری شورا و مجلس نیاز دارد
برای نخستین بار است که ۲زن بر صندلیهای جایگاه هیأت رئیسه پارلمانهای شهری تکیه میزنند. یکی از این ۲نفر، در جلسات شورا پرجنب و جوشتر به نظر میرسد و ارتباط نزدیکتری با رسانهها دارد. روزهای اول شورای پنجم همراه پسرش به جلسات شورا میآمد و با خبرنگاران گفتوگو میکرد. کمی بعد اما بر سرکمپین «فرزندت کجاست؟» با انتشار عکسی با عنوان «آرمین ما کاناداست» حاشیهساز شد و پس از مدتی مجبور شد در اینباره توضیح دهد. نتیجه تعامل او و دیگر چهرههای شاخص زنان اصلاحطلب با مرحوم مریم بهروزی، نماینده سابق تهران در مجلس و دیگر زنان اصولگرا، برای پیگیری حقوق زنان، در عرصههای مدیریتی، الگویی از همکاری با دیدگاههای غیرهمسو را کلید زد که نتیجهاش راهیابی نخستین وزیر زن در جمهوری اسلامی به کابینه دولت نهم بود. حالا هم معتقد است که برای حل موضوعات تهران باید از همه ظرفیتها استفاده شود؛ برای همین تشکیل مجمع ۵۱نفره متشکل از ۳۰نماینده حوزه انتخابیه تهران در مجلس شورای اسلامی و ۲۱عضو شورای شهر تهران برای حل مسائل و مشکلات شهروندان را پیشنهاد میدهد و معتقد است که با تمرکز بر نقاط مشترک میتوان بسیاری از مسائل و مشکلات پایتخت را حل کرد. به همین بهانه با زهرا نژادبهرام، عضو هیأت رئیسه شورای شهر تهران در نیمه آخرینماه بهار گفتوگو کردیم تا نظر او را برای تعامل با مجلس جدید در گرهگشایی از مشکلات پایتخت و کلانشهرها جویا شویم؛ مجلسی که از نظر طیف غالب سیاسی با طیف کنونی شورای شهر تهران تفاوتهای اساسی دارد.آنچه میخوانید مشروح گفتوگوی همشهری با زهرا نژادبهرام، عضو هیأت رئیسه شورای شهر تهران است.
مجلس یازدهم روی کار آمده است و برخی معتقدند که مشکلات تهران در کش و قوس میان اختلاف عقیدهها فراموش میشود. آیا مجلس شورای اسلامی و شورای اسلامی شهر تهران میتوانند در رفع مشکلات و مسائل تهران به تفاهم برسند؟
در تمام کشورها بهخاطر شرایط موجود و محدودیتهای مالی که ایجاد شده همه بخشها به کمک شهرداریها آمدهاند؛ ما هم خودمان را بینیاز از کمک دولت و مجلس نمیدانیم. برای نمونه مجلس شورای اسلامی میتواند برای پرداخت ۸هزار میلیارد تومانی که آقایان هاشمی و حناچی از رئیسجمهور درخواست کردهاند، مصوبهای داشته باشد. یا مثلا در بحث مالیات بر ارزش افزوده، با توجه به شرایط خاص کشور میتواند سهم ۵۰درصدی شهرداری را افزایش دهد. همه اینها در همکاری مشترک بهدست میآید. ضمن اینکه یک سری لوایح قدیمی از گذشته وجود دارد که نیازمند بازنگری یا لوایح جدید است تا کار مدیریت شهری تسهیل شود. مثلا قانون مدیریت هماهنگ شهری یکی از قوانین مهمی است که با چالش مواجه شده و شاهد تعارض جدی در این زمینه هستیم. قانون آلودگی هوا هم یکی دیگر از مواردی بهشمار میرود که مجلس میتواند به مدیریت شهری کمک کند. سیاستهای این قانون به سازمان محیطزیست داده شده، اما شهروندان در این زمینه از شهرداری انتظار دارند و طلب حل مشکل میکنند. قانون حریم هم جزو مواردی است که به بازنگری و اصلاح نیاز دارد. مصوبه این قانون را شورایعالی شهرسازی داده اما استانداری آنرا اجرا نمیکند. یعنی به استانداری ابلاغ شده که قانون را به فرمانداری ابلاغ کند اما عملا حریم تهران دچار چالش و تعارضی بسیار جدی است. فرمانداریهای اسلامشهر، ری، ورامین و پردیس مرزهای مشترکی با شهر تهران دارند که از مرز هم گذشته و به حریم شهر تهران وارد شده است. بهخاطر عدمابلاغ مصوبه شورایعالی شهرسازی دچار چالش بسیار جدی در این حوزه شدهایم. از سوی دیگر، ۳۰نماینده تهران در مجلس همه ۲۲منطقه تهران را نمایندگی میکنند در عین حال، بهخاطر اینکه حوزه انتخابیه تهران متشکل از پردیس، ری، تجریش و اسلامشهر است، بهنحوی نظام مدیریت هماهنگ را با خود همراه دارد. شاید ما در حوزه انتخاباتی بیشتر در حوزه مدیریت هماهنگ فکر کردهایم تا در حوزه اجرا و این بیشتر میتواند به بهبود شرایط کمک کند. ضمن اینکه وقتی مردم ببینند نمایندگانشان بهطور مشترک با یکدیگر همکاری میکنند، احساس آرامش بیشتری پیدا میکنند. دغدغه ما این بود که ۲۱نماینده برای تهران کافی نیست، چون برخی مناطق تهران اندازه برخی شهرستانها جمعیت دارند. منطقه ۴، ۲۲، ۵، ۲۱، مناطق بزرگی هستند که وسعت برخی از آنها حتی از شهرهای ما بزرگتر است. از اینرو بهنظر میرسد ۲۱نماینده شورای شهر برای تهران کافی نیست. اما هنگامی که ۳۰نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی با ۲۱نماینده شورای شهر در کنار هم باشند، طبیعتا کارها بهمراتب بهتر پیش میرود و شهروندان احساس دلگرمی و امیدواری بیشتری میکنند. ضمن اینکه ۳۰نماینده مردم تهران بهطور معمول، پیشگام مصالح و مسائل کشوری هستند و در هدایت افکار عمومی مجلس نقش مؤثری دارند. متأسفانه برخی نمایندگان دچار چالش عجیبی هستند و تهران را با شهرهای دیگر مقایسه میکنند درحالیکه تهران، پایتخت کشور بهحساب میآید؛ اگر این شهر در شرایط مناسب نباشد، امکان قانونگذاری، برنامهریزی، بودجهبندی و اجرا وجود نخواهد داشت. نمونهاش حمله داعش به مجلس شورای اسلامی است که اهمیت آن افکار عمومی را تا حد بسیار زیادی تحتتأثیر قرار داد و چالشهایی را ایجاد کرد. به همین دلیل باید برای امنیت، خیابانبندی، اورژانس، نیروهای نظامی و… تهران هزینههای بیشتری شود. همه باید باور کنیم که مسائل تهران با سایر شهرها متفاوت است. اگر نمایندگان تهران در مجلس بتوانند این مسائل را در مجلس خوب تبیین کنند، امکان تعامل با سایر نمایندگان درباره مصوبات و تصمیمگیریهای مرتبط با تهران بهتر و بیشتر خواهد بود.
انتقال پایتخت از تهران یکی از مسائلی است که تقریبا در همه دورهها برای حل مشکلات این کلانشهر مطرح میشود. آیا واقعا راهحل برخی مشکلات تهران، انتقال پایتخت نیست؟
موضوع انتقال پایتخت از تهران موضوعی است که هر از گاهی و تقریبا در همه دورهها مطرح شده اما همیشه به این نتیجه رسیدهایم که به دلایل متعدد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و… این امکان وجود ندارد. بیش از ۱۰مطالعه در این خصوص انجام شده که پایتخت نباید بهخاطر هزینههای مختلفی که دارد، منتقل شود. بنابراین به عقیده من و بسیاری از کارشناسان، مدیران و حتی مسئولان، بهتر است به جای انتقال پایتخت، این شهر ساماندهی شود. با وجود این، میبینیم هربار که مجلسی روی کار میآید، این موضوع از نو مطرح میشود.
برخی معتقدند که مطرح کردن انتقال پایتخت از سوی برخی مسئولان بهخاطر این است که بحثهای اصلی به حاشیه برود. مثلا وظایفی که در مدیریت بحران، آلودگی هوا و سازمانهای دیگر در قبال تهران دارند. این را قبول دارید؟
بیتأثیر نیست. من هم معتقدم چون نمیتوانند مشکلات را برطرف کنند یا کاری در این زمینه انجام دهند، از موضوع انتقال پایتخت برای به حاشیه کشاندن و منحرف کردن افکار عمومی از بحث اصلی استفاده میکنند. در دو، سه سال گذشته من به شخصه چندبار به سازمان محیطزیست تذکر دادهام. همکارانم در شورای شهر هم همینطور. مسئولیت آلودگی هوا برعهده سازمان محیطزیست است اما مردم بهخاطر اینکه مدیریت شهری را نزدیکترین لایه حاکمیتی بهخود میبینند، از ما توقع حل مسئله آلودگی هوا را دارند؛ حق هم دارند؛ چون هروقت اراده میکنند به ما دسترسی دارند. نکته جالب دیگر اینکه شهروندان حتی ارزان شدن قیمت کالاهای اساسی مثل گوشت و مرغ را هم از شهرداری انتظار دارند. بنابراین در پاسخ به پرسش شما باید بگویم بله؛ ممکن است سازمانها بهخاطر فرافکنی از این ظرفیت استفاده کنند؛ بنابراین اصلا بعید نیست.
چشمانداز همکاری مجلس پیشین و شورای شهر تهران روشن بود و این ۲ نهاد در نخستین گامها مجمع مشترکی را متشکل از ۳۰نماینده تهران در مجلس و ۲۱نماینده پایتخت در شورای شهر برای حل بهتر چالشهای شهر تشکیل دادند. بهنظر شما طی ۳سال گذشته، مجمع ۵۱نفره توانست به اهدافش دست پیدا کند؟
من شخصا دستاورد خاصی را از این مجمع ندیدم. خیلی مذاکره کردیم؛ جلسات متعددی داشتیم، اما انگار عزم مشخصی برای حل مسائل شهر تهران وجود نداشت. حتی متأسفانه در زمانی که انتظار کاهش مشکلات را داشتیم، از همان مجمع به یکباره فریاد جدایی ری از تهران به گوش رسید. البته یکی، دو موفقیت نسبی هم داشتیم. مثلا در مالیات بر ارزش افزوده توانستیم موفقیت نسبی بهدست آوریم و جای قدردانی هم دارد. اما این را هم بگویم در همان زمان با اینکه مجمع ۵۱نفره وجود داشت، دیدیم که قانون بازنشستگی مصوب شد و متأسفانه فقط هم شهرداری تهران و شهرداری مشهد را در برگرفت و این موضوع، بار دیگر شوک بزرگی را به مدیریت شهری و شهر تهران وارد کرد که هزینههای زیادی را برای شهر و شهروندان داشت. بنابراین به عقیده من، میشد از ظرفیت مجمع ۵۱نفره استفاده بهتری بشود که به هر دلیلی که من قصد ورود به آنرا ندارم، نشد و خروجی خاصی را هم عملا از این مجمع شاهد نبودیم.
خوشبینی به ایجاد مجمع ۵۱نفره با مجلس یازدهم
نژادبهرام: امیدواریم مجمع ۵۱نفرهای را هم با مجلس جدید داشته باشیم. تجارب دوره قبل میتواند چراغ راه آینده باشد. به هرحال ما نمایندگان مردم هستیم و مردم به ما رأی دادهاند که مشکلاتشان حل شود. به ما رأی ندادهاند که اختلاف نظرات سیاسی مانع از حل چالشهایشان شود. از اینرو من شخصا این آمادگی را دارم و از همین تریبون اعلام میکنم که منِ نژادبهرام بهعنوان یک عضو شورا، آماده هر نوع همکاری با نمایندگان مجلس هستم. چون خاستگاهمان یکی است و هر دوی ما نمایندگان مردم هستیم. هر دوی ما بهعبارتی تقنینی هستیم. با این تفاوت که شورای شهر مصوبهگذاری میکند و مجلسیها قانونگذاری. هر دوی ما از یک حوزه انتخابیه هستیم. نمایندگان مجلس به مردم قول دادهاند مسائل و مشکلاتشان را حل کنند؛ ما هم همین قول را به شهروندان دادهایم. آنها ادعا دارندکه در این زمینه توانمند هستند؛، ما هم ادعا داریم توان حل مشکلات را داریم.خب چه اشکالی دارد که ۲ نیروی توانمند در کنار هم قرار بگیرند و حل مسئله کنند. یکی در سطح کلان و یکی در سطح خرد و شهری و محلهای. بنابراین امیدوارم مجمع ۵۱نفره در اسرع وقت شکل بگیرد. انتظار میرود نمایندگان مجلس برای حل مسائل تهران با شورای شهر تعامل داشته باشند تا بتوانیم مسائل را برطرف کنیم. قبل از هرچیز اما باید بدانیم دنبال چه مسائلی هستیم. یکی از جدیترین مسائل تهران سهم بودجه شهرداری در حملونقل عمومی است ؛ چیزی که هم قانون بر آن تأکید کرده و هم مجلس میداند که وظیفه دولت و حاکمیت است که به حملونقل عمومی کمک کند. این کمکها باید در بودجههای ملی دیده شود. حتی معتقدم فراتر از بودجههای ملی و بهصورت خاص هم میتواند این کمک به شهرداری دیده شود. چراکه مسائل خاص تهران به کل کشور مربوط میشود.