مدیریت مشارکتی در شهر
از موفقترین روشهای مدیریتی در دوران مدرن، پیوند بین حوزه حکومت و حوزه عمومی است.
شهروندانی که دست به انتخاب مدیران میزنند شایسته است که در طول دوران خدمت نیز بخشی از مسئولیت و مشارکت را بهعهده گیرند. در مدیریت شهری بهخاطر گستردگی عرصههای تعامل با مردم نیاز به مشارکت، دوچندان مینماید و البته تحقق مشارکت در مدیریت شهری هم به واقعیت بسیار نزدیکتر از عرصههای دیگر است.
اعتقاد ما این است که مشارکت شهروندان و نخبگان، بنیاد پیشرفت پایدار شهر است و سبب کاهش هزینه و انتخاب درست اولویتها میشود. از این منظر یکی از محوریترین برنامهها و راهبردهای مدیریت شهری تهران مردمیسازی و تکیه بر ظرفیت و توان مردم، خصوصا نخبگان حوزههای مختلف است.
برای این مهم ۱۰ عرصه و حوزه مدیریتی-مشارکتی را جهت اداره بهتر تهران بزرگ مدنظر داریم که عمده آنها را در یکسال گذشته به عرصه عمل بردهایم و الحمدالله نتایج آن را مشاهده میکنیم.
۱-انتقال تجربه بین کلانشهرهای کشور یکی از محورهای مذکور است. ظرفیتها و چالشهای کلانشهرها، هماندیشی درخصوص حوزههای مشترک را تجویز میکند. همگرایی در اولویتهای اساسی شهری و تبادل تجربه بسیار مهم است به همین دلیل توسعه دبیرخانه کلانشهرها برای همکاری مطلوب بین ۲۰ کلانشهر کشور در کنار ایجاد زمینه همکاری ۴۶شهرداری استان تهران در دستور کار است.
۲-برای فعالیتهای بیندستگاهی در برنامههای همسو و مشترک مانند امور اجتماعی و آسیبهای موجود نیز قرارگاهی بین شهرداری و دستگاههای ذیربط تشکیل شده است که اموری مانند معتادان متجاهر یا قرارگاه جهادی مسکن و ساخت ۱۸۰ هزار واحد مسکونی توسط مردم و سازندگان را دربرمیگیرد.
۳-همکاری بین دستگاهی با وزارتخانهها و دانشگاهها از دیگر محورهای مشارکتی است. استفاده از توان علمی- فنی دانشگاهها در مدیریت شهری و بهکارگیری نخبگان دانشگاهی و استفاده از ایدههای آنان مدنظر است. در عین حال مسائلی مانند مسکن اساتید نیز در تفاهمنامههای مشترک به امضا میرسد. پیوند حوزههای علمی اعم از علوم اجتماعی، جامعهشناسی، برنامهریزی شهری یا مهندسی و معماری با مدیریت شهری در تعاملات و نشستهای مستمر دانشگاهی در حال انجام است.
۴-سازماندهی نخبگان شهری و استفاده از دیدگاههای آنان توسط مرکز مطالعات شهرداری از دیگر محورهای مشارکتی است. پیوستهای کارشناسی طرحهای اجرایی، نیازسنجیهای اجتماعی و روشهای بهتر اداره شهر در این نوع مشارکت مدنظر است.
۵-تشکل هیأت امنای محلات برای اداره محلات شهری توسط نخبگان همان محل با محوریت مساجد، خانواده و مدارس محور دیگر مشارکت مردمی است. نمایندگان محلات مشکلات و نیازمندیهای محل خود را بهتر از بقیه میدانند و آنان را دستهبندی و در تعاملات مشترک برطرف میکنند.
۶-کانونهای اندیشهورز در درون مدیریتهای متنوع شهری و بهکارگیری عقلجمعی مدیران باتجربه شهری و استفاده از تجربیات انباشته شده مدیران سابق نیز در حال انجام است. در این نوع مشارکت کاهش آزمون و خطا و انتخاب نتیجهبخشترین مسیرها مدنظر است.
۷-ایجاد کانونهای جهادی ۵۲گانه مردمی بهویژه از جوانان و نوجوانان برای امور جهادی و رشد و تعالی جوانان در بستر تلاشهای جهادی و تزریق روح معنویت و ایثار در مردم و کمک به محلههای کمبرخوردار و حاشیهای در حال برنامهریزی است.
۸-ایجاد و تقویت سامانههای نظرخواهی از مردم مانند «طرح من شهردارم» خاص هر محله و منطقه شهری و اطلاعیابی از نظرات مردم درخصوص خدمات شهری و شناخت کاستیها و آسیبهای هر محله درحال برنامهریزی است و هزاران نفر تاکنون نظرات خود را ثبت کردهاند.
۹- به میدان آوردن سرمایهگذاران مؤثر داخلی و خارجی که راغب به سرمایهگذاری در مسائل شهری هستند از اولویتهای اصلی مشارکت شهروندان در پروژههای شهری است. مردمی کردن اقتصاد شهری و گسیل نقدینگی به حوزه عمران، حمل و نقل و خدمات شهری در این زمینه شروع شده است و در تلاش هستیم آن را گسترش دهیم.
۱۰-تشدید همکاری با کلانشهرهای کشورهای همسایه و محور مقاومت و استفاده از تجربیات پایتختهای با سابقه و تاریخی و خواهرخواندگی با شهرهای همتراز نیز کمافیالسابق موردتوجه مدیریت شهری است.
امید است این مشارکت چندوجهی بتواند در غنا بخشیدن به ارائه خدمات به مردم شریف پایتخت مؤثر افتد و همگان خود را مؤثر در نتایج برآمده از خدمات مدیریت شهری بدانند. طبیعی است که پیوند عاطفی و احساس تعلق و یگانگی نیز در همین بستر رخ خواهد داد و نوکری خادمان مردم را انگیزه و رونقی مضاعف خواهد بخشید. دست همه کسانی که احساس میکنند قدرت نقشآفرینی دارند را میفشاریم.
به قلم علیرضا زاکانی شهردار تهران