مرز نامعلوم واقعیت و خیال
به گزارش پایگاه خبری شورا آنلاین «اژدها وارد میشود» متفاوتترین فیلم مانی حقیقی است. این فیلم از دو سبک و نگاه کاملاً متناقض در ساخت سود برده است. نگاهی که ماهیت و کارکرد هرکدام نقطه مقابل دیگری است. نگاه مستند روایی که رویکردی واقعگرایانه به وقایع دارد و رویکرد سورئال که اصطلاحاً نگاهی غیرواقعی و ساختگی دارد؛ اما این دو بخش در فیلم «مانی حقیقی» در کنار هم قرارگرفته و مخاطب را سرگردان کردهاند.
این فیلم به دلیل بکار گیری دو سبک و نگاه فیلمسازی نامتجانس در کنار یکدیگر بسیار قابلتوجه است. چراکه این سبکها به لحاظ هویتی و ساختاری در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند. سبک سورئالیسم یا اثری که نگاهی افسانهای به اتفاقات و روایتهای مطرحشده داستان داشته و سبک مستند داستانی که چون برداشتی مستقیم از رخدادهای اتفاق افتاده را دارد، نگاهی مستند گونه ارائه میدهد. دو سبک روایی که کمترین ارتباطی ماهیتی با یکدیگر ندارند.
افسانهای به نام «اژدها وارد میشود»
وقتی صحبت از افسانه در میان باشد، خالق اثر قادراست برای نیل به اهدافش از هر فضای نامتعارفی که در دنیای واقعی امکان آن نیست استفاده کند. ازاینرو میتواند از سمبلها برای سرعت بخشی و فهم بهتر مفاهیم استفاده کند.به عبارتی نوعی قرارداد است که مخاطب نیز آن را در این نوع آثار میپذیرد. قراردادهایی که در دنیای واقعی برای مخاطب پذیرفتنی نیست.
کشتیشکستهای در دل یک دشت بزرگ و کیلومترها دور از دریا و نیز در دل یک قبرستان متروک قرار دارد، یا اینکه دریک محدوده خاصی از این مکان به دلیل دفن مردهها در قبرستان مذکور زلزله میشود، همچنین اساساً خود واژه اژدها و کارکردها و داستانها و روایتهایش، کارکردهای سمبلیکی دارندکه کاراکترهایی مانند شتر، حلیمه و والیه، مادر حلیمه، ورود هندیها به داستان، وجود کتاب ملکوت و کارکرد آن، عدد ۵ که در چند بخش فیلم تکرار شده و… همگی قراردادهایی است که مخاطب بخشهای عمده از این فیلم را بهعنوان اثری سورئال با نشانهها ارائهشده میپذیرد.
مخاطب، یک افسانه و فیلم سورئال را آنطور که فیلمساز و یا خالق اثر برایش کدگذاری کرده میبیند و با آن اصول و مقررات به واقعیتهای ساختگی فیلم را میبیند. روابط علی و معلولی ساختار فیلم سورئال با فیلم واقعی و مستند کاملاً متفاوت است، واقعیتهایی که هرگز در دنیای واقعیاش تجربهشان نکرده است. بااینوجود مجموعهای از این ضد و نقیض ها در فیلم «اژدها وارد میشود» باهم تلفیقشده و این اثر را شکل میدهد. اما شکل سورئال با چارچوب تعریفشده از آن به چه دلیل در کنار روایتهای مستند داستانی قرارگرفته است؟
در نگاه نخست اینگونه به نظر میرسد که کارگردان قصد داشته تا به مخاطب بقبولاند که آنچه به او گفته میشود واقعیت است از این رو نباید در پی رمزگشایی از آن باشد. نگاه و خواستی که بسیار سادهانگارانه و توقعی غلط از مخاطب است. زیرا مخاطب فیلم فردی منفعل نیست و درصدد یافتن پاسخ سؤالاتش بر خواهد خاست؛ اما ازآنجاییکه این داستان برخلاف آنچه عنوان میشود یک واقعه تاریخی نیست و روایتهای مستند داستانی فیلم یعنی صحبتهای صادق زیباکلام و سعید حجاریان و جهانگیری مانند شعلهای تنها بخشی از داستان را که شامل وجود شخصیتهایی مانند بابک، کیوان و بهنام را روشن میکند و مخاطب را همچنان در سردرگمی نگه میدارد نمیتواند چیزی بیشتر از اتفاقهای قبرستان «شوریده یال علیا» و داستان حفیظی به او بدهد.
بهاینترتیب مستندی ساختگی برای ساخت فیلمی سورئال ساخته میشود. اگر سازنده قصد داشت تا با ایجاد ساختار متفاوت بر پیچیدهتر کردن ابعاد فیلمش بپردازد باید پس از اتمام فیلم یا سرنخها را به مخاطب میداد تا او پس از استنتاج حتی پس از اتمام فیلم نتیجه قابل قبولی از روابط آدمها و داستان برسد و یا در خلال فیلم با کشف روابط و وقایع در انتظار بقیه رخدادها مینشست؛ اما این تلفیق نامیمون مستند و سورئال چیزی عاید مخاطب و حتی کارگردان نمیکند. پس بهتر بود تا مانی حقیقی بهجای فرافکنی و سردرگم کردن مخاطب در ابتدا تکلیف خود را با مخاطب درباره ساخت فیلمی تماماً سورئال مشخص میکرد و بر چارچوب ساخت اینگونه اثر پایبند میماند.
مرز نامعلوم واقعیت و خیال
با رویکرد کنونی که مانی حقیقی در خلق اثرش در پیشگرفته هم مخاطب دچار سردرگمی شده و هم خالق اثر درصدد پاسخگویی به نشانههای مبهم فیلمش برآمده است. چراکه نشانههایی که کارگردان خواسته یا ناخواسته در دل این فیلم نهفته است و او را درگیر ماجراهای پیچیدهای میکند که مجبور میشود بهناچار در تمام مصاحبههایش تأکید کند که او اساساً در هر نوع فرایند خلق هنری از سمبولیسم بیزار است و فیلمهای او هیچگاه استعاره و سمبولیک نیست و این کشف سمبل را در فیلم اژدها به گردن دیگران انداخته است؛ اما اگر او بر آن ادعای خود پافشاری کند هم نمیتوان از وجود سمبل در این فیلم بهخصوص شانه خالی کند، چراکه بهطور کامل میتوان بهوضوح رد پای سمبل و مصادیق بسیاری را در فیلم «اژدها وارد میشود» دید.
به نظر میرسد شکل روایی و مستند گونه فیلم «اژدها وارد میشود» پس از ساخت بخش داستانی حفیظی و قبرستان شوریده یال علیا به فیلم اضافهشده است؛ زیرا مانی حقیقی پس از کشف این نکته که داستان او بهمانند فیلم پدربزرگش «اسرار گنج دره جنی» که بیشک از آن ایدههای فراوانی گرفته است. فیلمی که بسیار عریان به مواردی اشاره داشته و واکنشهای مهمی در جامعه خود ایجاد کرد. ازاینرو حقیقی بخش مستند را به فیلمش اضافه کرد. برای این کار هم به سراغ افراد بنام و مشهوری رفت که کمتر کسی به حقیقی بودن داستانش شک کنند؛ زیرا دروغ هرچقدر بزرگتر، باورپذیرتر خواهد بود. در فیلم اسرار دره گنجی با فیلمی استعاری روبرو هستیم که گنج زیرزمینی باعث بدبختی و نابودی یابنده میشود. گنج به نفت و یابنده حکومت پهلوی دوم منتسب بود. همین موضوع باعث شد تا فیلم پس از چند روز اکران توسط ساواک توقیف شد. گنج وجه اشتراک میان فیلم حقیقی و ابراهیم گلستان است؛ اما گنج حقیقی معنوی و غیرمادی.
در فیلم مانی حقیقی، اژدها بیشک همان روحیه مبارزهطلبی مردم ایران است که باعث شکست خارجیها بخصوص پرتقالیها شده است. اژدهایی که وقتی پیکر یک ایرانی بیگناه را در دل خود میگیرد یا اصطلاحاً خون مظلومی بر زمینش میریزد به خود میلرزد و زلزلهای به پا میکند. زمینی که امروز گورستان دشمنان این مرزوبوم شده است؛ و کشتیشکسته نیز نماد تجاوز بیگانهها و سرنوشت متجاوزین به کشور است. زمینی که در دل خود تاریخ و نژاد ایرانی اصیل را حفظ و حراست میکند ایرانی که متشکل از نژاد هندواروپایی دارد. نژاد مشترکی که از آمیزهای از نژاد هندی، ایرانی و آلمانی است. به همین دلیل است که پای کارگران هندی به داستان کشیده میشود و کارگر هندی پس از سقوط در گودال به زبان آلمانی سخن میگوید. بهاینترتیب در فیلم به هر ترتیب از نژاد آریایی اشاره میشود. ورود هندیها و صحبت به زبان آلمانی و ایران بهعنوان محل بروز حادثه، همه و همه بر این نکته و سمبلها آشکار اشاره دارد؛ اما چرا این اژدها سالیان بعد بیرمق میشود. این به چه معنا است آیا قدرت ایرانی کاهشیافته است؟!
یکی دیگر از نشانههای مهم دیگر در فیلم نشان دادن کتاب «ملکوت» بهرام صادقی است. فیلمی که بهطور غیرمستقیم به ماجرا جن و حلول آن در آقای مودت اشاره میکند. وجود این کتاب در فیلم غیرمستقیم به فضای وهمآلود و پر از سؤال فیلم میپردازد. چارکی شخصیت شیطانصفت و پررمزوراز فیلم است. او فرمانبردار شیطان و شاید مانند شخصیت اصلی کتاب ملکوت در تسخیر جن است. او از همه وقایع در حال وقوع قصه آگاه است. در گرمای قشم آب یخ برای گروه میآورد و بهسرعت در همه محلها و زمانهای وقوع داستان حضور دارد. او همهچیز را بهجز زمان مرگش را میداند.
شتر، نماد آگاهی و دانایی
موضوع سمبلیک بسیار مهم دیگر داستان وجود شتر و همسر الماس و نقش آن دو در اتفاقهای قصه است. شتر در فرهنگ و ادبیات ایرانی و عربی نماد آگاهی و دانایی است. جویندگان گنج اگر در بیابان و کوهستان و بر بالای صخرهای علامت شتر ببینند به این معنا است که در نزدیکی آن محل احتمال مدفون شدن گنجی وجود دارد البته این گنج را به آب و آبادی هم میتوان تسری داد. اگر شتری نشستهای دیده شود به معنای آن است که در چاه یا غاری عمیق گنجی نهان است و نیز اگر شتر ایستاده دیده شود به معنای سفراست. ازآنجاییکه شتر مرکب اصلی سفرهای طولانی بیابانی و صحرایی است به آن معنا است که سفر طولانی در پیش است. این موارد یکبهیک در فیلم «مانی حقیقی» رعایت شده. شتری نشسته که حفیظی به آن ۵ تیر میزند به معنای وجود گنجی در اعماق کشتی یعنی حلیمه است. بار دیگر روح حفیظی شتر را در کنار دریا میبیند. همسر الماس از طریق شتر به آنها خبر از گنجی میدهد که فراموششده و آن گنج نسل سالهای بعد این کشور یعنی والیه است. خود شتر در کنار دریا وعده سفر طولانی به حفیظی میدهد، تنها کسی که شتر را دو بار دیده، او که بهمانند نامش حفیظ است تنها کسی است که اسرار اژدها را میداند پس با مرگش از این راز و اسرار حفاظت می کند و آن را با خود به اعماق دریا میبرد؛ و درنهایت جسد حفیظی که یک ایرانی پاک دست و پاک سرشت است به خلیجفارس سپرده میشود. دیگر اعضای گروه هم به این راز که ساواک در پی خاموش نگهداشتن آن بود پی برده بودند پراکنده شدند و یا از کشور گریختند و یا با هویتی جعلی گوشه عزلت برگزیدند تا راز مهمشان سربهمهر بماند.
عدد پنچ و جایگاه دینی و عقیدتی آن
موارد دیگری از نشانههای این فیلم عدد ۵ است. پنج گلوله به شتر، پنج گلوله به الماس، پنج ضربه چاقو به نگهبان و… عدد پنج در اسلام و بخصوص قران مجید جایگاه خاصی دارد. اصول ۵ گانه دین اسلام،۵ تن آل عبا،۵ پیامبر صاحب کتاب،۵ نماز یومیه و ۵ رکن نماز و موارد دیگری که در قران کریم به آن اشارهشده اما در ادبیات و فرهنگ فارسی ۷ و ۴۰ جایگاه ویژهای دارند و در هیچ منبعی به ۵ اشاره نشده است.به این ترتیب وجه دینی و اعتقادی ماجرا پررنگ نشان داده میشود
اصرار برانکاری بیهوده
مانی حقیقی باوجوداین اشارها و سمبلها و نشانههای آشکار با افزودن شیوه مستند روایی به فیلمش کوشید تا این وجوه اثر را کمرنگتر جلوه دهد و با واقعی جلوه دادن داستان خود را از قیدوبند اشارهای سمبلیک فیلم رها سازد؛ اما ازآنجاییکه چنین داستانی بهواسطه اشکال و کاراکترهای غیرقابلباوری که به آن اشاره شد و شرایط حاکم بر داستان قابلپذیرش نیست توجیه خوبی را برای مخاطبان و اذهان عمومی مطرح نمیکند و درنهایت فرض واقعی بودنش رد میشود
تنها موضوع شخصیتهای واقعی مانند شهرزاد بشارت و شخصیتهای احتمالاً واقعی و فعالیتهای ضد جاسوسی آنها در ساواک مورد تأیید خواهد بود که توسط صادق زیباکلام و سعید حجاریان مطرح میشود. البته این سخنان هیچ اطلاعاتی درباره داستان قبرستان شوریده یال علیا مطرح نمیکنند و در تأیید و یا رد هیچ داستانی حرکت نمیکند و پرده از هیچ رازی برنمیدارد و درنهایت کارگردان را دررسیدن به هدفش که همان کمرنگ کردن روایت و شکل سمبلیک اثرش یاری نمیکند. پس در تحلیل این فیلم باید وجه سمبلیک اثر لحاظ شود.