مدیریت شهری

مسجدجامعی: توان واقعی مدیریت‌هایمان را در عمل دیدیم

به گزارش شوراآنلاین، احمد مسجدجامعی در سرمقاله امروز روزنامه شرق نوشته است:


در یکی، دو هفته گذشته چند اتفاق ناگوارِ پشت سر هم تهران را لرزاند؛ اتفاقاتی که در آن چند نفر از بهترین فرزندان این آب‌وخاک شهید شدند و سرمایه‌های مادی و انسانی فراوانی بر باد رفت. رحلت «یار دیرین» و شهادت بیش از ۲۰ آتش‌نشان قهرمان و شهروندان عزیز تهرانی و سیل سیستان‌وبلوچستان و درنهایت فاجعه خاموش آلودگی هوا در خوزستان و سرانجام درگذشت چهار نفر از هم‌وطنان عزیز کولبر در حادثه ریزش بهمن در سردشت که قلب بسیاری از ساکنان تهران را به درد آورد و کل کشور را تکان داد. این تکان همان نکته اصلی است که باید به آن توجه کرد. تکانی که می‌گوییم؛ یعنی آمدن آن‌همه جمعیت در مراسم تشییع آیت‌الله هاشمی و پیکر پاک شهدای آتش‌نشان که با شیوه‌ای که نمی‌توان حُسن سلیقه نامید، به صبحی نسبتاً زود در روزی کاری منتقل شد.

تکانی که می‌گوییم؛ یعنی حمایتی که در پی آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو روی داد و آن‌قدر انسان‌های شریف برای اهدای خون به مراکز امدادی رفتند که یادآور سال‌های دفاع مقدس شد.

تکانی که می‌گوییم؛ یعنی  هزاران شهروندی که شمع و گل و شعر و سرود و دعا و کمک و همدردی خود را پشتیبان خانواده‌های حماسه‌آفرین کردند. تکانی که می‌گوییم؛ یعنی حساسیت  هزاران کاربر فضای مجازی به سیل سیستان‌وبلوچستان که از تحت‌الشعاع قرارگرفتن آن جلوگیری کردند و مسئولان را به دادن گزارش درباره خدمات ارائه‌شده برای سیل‌زدگان واداشتند. همچنین باید از برجسته‌کردن آلودگی هوای بخشی از سرزمین قهرمان‌خیز خوزستان و عزادارشدن خانواده‌های پرتلاشی در کردستان در شبکه‌های اجتماعی یاد کرد که فضای ذهنی مخاطبان را تکان داد.

این تکان نماد قدرتی است که با وجود مسائل بزرگ تاریخی با دلبستگی و همبستگی و شکیبایی و مهربانی، مشکلات «ایرانشهر» را آسان می‌کند، همان گوهری است که این ملت و ملیت را در پیشگاه آزمون‌های تاریخی سربلند می‌کند و همان راز تمدن چندهزارساله ما است. بیان این خوبی‌ها نه‌تنها به کار توجیه قصورها و تقصیرها نمی‌آید؛ بلکه ضرورت حضور خبرنگاران، رسانه‌های مستقل و نهادهای مردمی در کنار دستگاه‌های رسمی برای رصد اتفاقات را نشان می‌دهد تا از تکرار موارد مشابه در آینده جلوگیری شود.

آری آنچه آشکار شد، این است که این، همه توان ما در مقابله با حوادث بود. به بیان دیگر ما توان واقعی مدیریت‌هایمان را در عمل دیدیم. کدام مدیر شهری بود که دلش نمی‌خواست افتخار جلوگیری از چنین فاجعه‌ای را به نام او ثبت کنند؟ اما واقعیت آن است که نتوانستند از آن همه نیروی جوانِ مؤمن جان‌برکف، برای مهار یک آتش‌سوزی در یک ساختمان بلند، به‌درستی بهره گیرند. آتش‌نشانان، چنان‌که پیداست، تجهیزات و امکانات ندارند و ریاست این سازمان تخصصی، سال‌هاست که بر عهده آتش‌نشان‌ها نیست.

زمینه‌های یک آتش‌سوزی ساده به‌درستی شناسایی و مهار نشد و فاجعه‌ای به بار آمد که عده‌ای از بهترین جوانان این سرزمین به شهادت رسیدند. ۶۰۰ واحد فعال صنفی با خاک یکسان شد و سرمایه‌های بسیاری به باد رفت. یک مرکز مهم تجاری در قلب پایتخت از هم پاشید و هزاران نفر در آخر سال و نزدیک سال نو بی‌کار شدند؛ اما مؤثرترین عکس‌العمل‌ها نیز از سوی مردم، از آغاز تا پایان بدرقه باشکوه پیکر این عزیزان بود و چندان در این سوگ گریستند که اشک از چشم بر چهره آنها می‌بارید. تهرانی‌ها و غیرتهرانی‌ها نشان دادند که این کشور هنوز سرمایه‌های معنوی عظیمی در خاک پهناور خود دارد.

در وقت ضرورت آن را هزینه می‌کند و سرمایه‌های اجتماعی انکارناپذیر خود را به عرصه آورد.  مهر و مدارا را قدردان باشیم و از توهین، بدگویی و تحقیر هم‌وطنان ایرانی و شهروندان تهرانی در نظر و عمل بپرهیزیم. قوت و قدرت فضای اخلاقی و رفتار انسانی و مناسبات مدنی را باور کنیم. جامعه ما خالی از خطا و ناهنجاری نیست؛ اما خطاها را می‌شناسد و به ناهنجاری‌ها حساس است. با وجود رفتارهای صبورانه، همه‌چیز را به‌خوبی می‌فهمد و می‌داند و خدمت و خیانت را از هم باز می‌شناسد. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا