گیوتین«فریاد زنها»روی گردن داوران/سوتها با ترس به صدا درمیآید!
به گزارش پایگاه خبری شورا آنلاین فوتبال انگار از مسیر خود خارج شده است، در واقع به نظر میرسد مسئولان باشگاهها به جای آنکه هر لحظه به دنبال ایجاد شرایط بهتر برای فوتبالیستهای جوان خود جهت دریبلهای بهتر، دوندگیهای سریعتر، تاکتیکهای روانتر و … به دنبال اعمال فشار برای به دست آوردن نتیجه تحت هر شرایطی هستند، از مدیران گرفته تا مربیان بیش و پیش از اینکه به فوتبال تمرکز کنند، در حال بر هم زدن روح و روان داورها و کمیته داوران هستند و به این ترتیب میخواهند نتیجه را به هر وسیلهای حتی با ایجاد رعب و وحشت توسط داورها به دست بیاورند و متاسفانه جوری وانمود میشود که هرکس این کارها را انجام ندهد انگار از مدیریت ورزش چیزی سر در نمیآورد و این کار را بلد نیست.
علی دایی و امیر قلعه نویی بدعت گذار این رفتار پرخاشگرانه با داور بودند که البته حالا دیگر این کار حتی برای خودشان هم زیاد کاربرد ندارد چون همه مربیانی که جلوی اینها قرار میگیرند نیز همان فشار را به داور میآورند و به اصطلاح کم نمیآورند و به این ترتیب داورها خسته و دلزده و تحت فشار باید سوت بزنند که این مهم هم تمرکز آنها را از بین میبرد و هم این قاضیها را دچار اشتباهات بیشتری میکند.
با اخلاقها هم دنبال نفس کش میگردند
به لیگ نگاه کنید، مربیانی آرام و اخلاقی هم حالا میدانند که در مقابل فشار مربیان دعوا کننده با داورها باید آنها هم چنین کنند تا جایی که جلالی آرام و ملقب به آقا معلم هم کت از تن میکند و میخواهد فغانی را بزند و اتفاقا این کار را در حضور دوربینها انجام میدهد تا از بازی بعدی حساب کار دست داورها بیاید و آنها مراقب باشند و بدانند که اگر اشتباهی به ضرر این مربیان انجام بدهند نفر بعدی که جلالی فریاد میزند و نفس کش میطلبد آنها هستند.
حالا گل محمدی چنان در کنار زمین درگیر میشود که همه تماشاگران با تعجب او را نگاه میکنند و باورشان نمیشود که یحیی همان مربی اخلاق مداری است که صدایش را کسی نمیشنید.
وزارت ورزش و نمایندگان مجلس فوتبال را سیاسی کردند
شاید در این مسیر خود کمیته داوران هم مقصر باشد اما فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش به زعم ما از همه اینها مقصرترند. فدراسیون به این دلیل که از داورانش در مقابل حرفهای غیرکارشناسانه برخی نمایندگان مجلس که فوتبال را با سیاست اشتباه گرفتهاند و وزارت ورزشی که با هر اتفاقی وارد گود میشود و به هواداران تیم های مختلف قول رسیدگی و گرفتن حقشان از داوران را میدهد تقصیرکارترینها برای این نمایشهای دردناک است.
داورهایی که قربانی اشتباهات باشگاهها شدهاند
فغانی در تبریز قربانی شد تا مرتبه بعد به جای خرید یک دروازهبان بهتر از لک که در عرض چند دقیقه سه گل یک شکل دریافت کرد و مدافعانی که سهل گیرانه خود را قهرمان میدانستند و ملی پوشی که آرزوهایشان را با درگیر شدن با بازیکن حریف برباد داد، با ترس داور به نتیجه برسند و همه بدانند در یادگار امام نباید بازیکن اینها را اخراج کند وگرنه خود وزیر گوش داور را میپیچاند، حتی اگر آن داور فینال آسیا را سوت زده باشد.
فغانی در تبریز قربانی شد، قهرمانی در اصفهان و توسط دایی تهمتی خورد که بدون ثابت شدنش هم دو سال طول کشید تا به لیگ برگردد، حق وردی و اشتباهاتش به سود امیر قلعهنویی شاید بار روانی سنگین ترس از امیر باشد کما اینکه حالا همه از دایی هم میترسند، زرگر مرتکب خطا میشود اما به سود طرفین با این حال باشگاه استقلال چنان با مصاحبههای اعضا بر او میتازد که باور کردنی نیست و البته که جهانبازی هم میرفت تا با بیانیه باشگاه پرسپولیس قربانی شود و اگر برنامه ۹۰ نبود همه خیال میکردند که او یک تنه بدون کمک سپاهان پرسپولیس را به خاک ذلت نشانده است.
تاکتیک باشگاهها برای فشار روی داوران
مدیران مدتهاست وارد این گود شدهاند و بیانیهها و مصاحبههایشان با تاکتیکهای خاصی دنبال میشود و حتی پیش از مسابقه با اعتراض به فلان داور و درحالی که میدانند اعتراضشان وارد نیست در رسانهها فشار سنگینی به داور وارد میکنند تا در طول ۹۰ دقیقه به سود آنها سوت بزنند. برخی مواقع هم آمار دیگر بازیها را در سایتهایشان میزنند و چنان مظلوم نمایی میکنند که انگار در تمام دنیا تنها اینها از داوری ضرر کردهاند.
این فشار و آن همه داور که اسم بردیم میرود تا فوتبال را از ریل خارج کند. نمی گوییم فسادی وجود ندارد که در جامعه داوری هم ممکن است مثل بسیاری از بخشهای جامعه فساد وجود داشته باشد اما معتقدیم این فشارها کار را از تک فسادهای احتمالی بسیار بیشتر در مدار خطا قرارداده و داوران ما را از جریان مسابقات و داوری خارج کرده است.
مگر محسن ترکی نبود، او سرمایه داوری فوتبال ایران بود اما چنان تحت فشار قرار گرفته بود و چنان فشاری را روی داوری میدید که ترجیح داد برود و پشت سرش را هم نگاه نکند و درحالی که لااقل پنج سال دیگر هم میتوانست قضاوت کند، سوت را آویزان کرد و رفت.
نقل قول از ناپلئون بناپارت
اشتباهات داوری شاید به همین دلیل بیشتر شده چون ترس از اشتباه کردن هر روز بیشتر میشود. به قول ناپلئو بناپارت انسانها از ترس شکست، شکست میخورند و این دقیقا همان اتفاقی است که در فوتبال ایران برای داوران رخ میدهد تا از ترس شکست اشتباه قضاوت کنند.
شاید باید باشگاهها را به آرامش دعوت کنیم و به آنها یادآوری کنیم که این فوتبال است نه جنگ، باید از آن لذت برد و سپس به وزیر و وکیل هم بگوییم با حمایت از هواداران یا باشگاه هایی که صدها اشتباه خود در دفاع و حمله و مربیگری و دروازه بانی را پشت تک اشتباه داوران مخفی میکنند فوتبال و داوری را به هم نریزید و اجازه بدهید باشگاهها همان درو کنند که میکارند نه اینکه با داور و مسائل غیرفوتبالی به نتیجه برسند که این دیگر فوتبال نیست و بسیار هم خطرناک است و می تواند موجب اختلاف های بین اقوام و شهرها شود.
این ابداعات شاید از زمان سعیدلو و زمانی که کرار سیلی به گوش داور زد و بخشیده شد شروع شد و حالا با ادامه این رفتارهایی که به دنبال رای و ظاهر سازی است، می رود تا فوتبال را به جنجال بکشد و داورها را از فوتبال کنار بگذارد.